Thursday, December 29, 2005

دریا

آسمان ميان چشمانت نشانه هاي غريبي داشت از دوردست خاطراتت ابرهاي سياهي در افق ظاهر مي شدند و تو فكر مي كردي چگونه آنها را از خاطر من پنهان كني من غرق درياي متلاطم چهره ات بودم با هرآهنگ صدايت ، موج درد به گوشه چشمان ولبانت مي رسيد و تو به آهنگي ديگر خودت را ازپريشاني دريا دور ميكردي در اين هياهوي ناشناخته كه تنها تو به راز آن واقف بودي من هم چنان سرگشته و حيران به جا مانده بودم راهي از ميان دريا به ساحل امن مهر نيافتم و تو هم در كشمكش سخت طوفان مرا از ياد بردي . سالها معنايي نيافتد فرصت به دار فاصله آويخته شد و دريغ خطي به درازاي افق كشيد.در حاشيه انتظار ماندم . نهال اميدم به بار حسرت نشست و تو در قاب توهم به غبارزمان پيوستي .

4 Comments:

At 1:43 AM, Anonymous Anonymous said...

غرور شکسته وقتی زانو زد

و تمام وجودم رو به امواج اشکهایم سپردم

و فقط حسرت ،،، حسرت تمام وجودم رو ....

در امتداد جاده های پر غبار دلم میخواست طنین فریادم را به گوش ...

عمری گذشت تا باورم بشه انچه بر باد میرفت من بودم _

 
At 1:44 AM, Anonymous Anonymous said...

میدونم ،،، من به انتظار کسی که هرگز نخواهد امد

در خونه رو باز میزارم که شاید ، شاید این دل آروم بگیره

این انتظار زیباترین حس تو وجودم هست که تموم

 
At 11:33 AM, Anonymous Anonymous said...

salam
man-o bebakhshid, nemitoonam farsi type konam,
gharibe nistam, ammaa ashenaa ham nistam
chand roozi sarak keshidam vali khabari nashode bood va emrooz sharhi bar maghaali,
vaazhe-haaye gharibi didam, na-gharib baa gheyn, baa ghaaf(inam az dard-e farsi type nakardan)
migoftam ke vaazhe-haaye gharibi be chashmam khord ke har kodoom zemzeme-ei ro be-goosh miaavord; daryaa, Aasemaan, chashm-haayesh, saahel, parishaani, faasele, ofogh, toofaan, nahaal-o omid , ...

avokh ke gaah che bi-samar ast in omid

dard-haa ro nabaayad zemzeme kard
baayad faryaaad kard
har-chand bi-samar

he..., noskhe-ei bad-tar az dard

 
At 2:21 PM, Anonymous Anonymous said...

عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب ... اکنون من و شب هزار شب است پشیمانیم که چرا یک شب عاشق نشدیم ...

 

Post a Comment

<< Home